1.به مردها بیش از حد نزدیک نشوید و نخواهید سر از کارشان دربیاورید.بگذارید همین تصوری که در ذهنتان از آن‌ها دارید پابرجا بماند.اگر بخواهید هر مردی را به طور کامل بشناسید و وارد همه‌ی لحظات زندگیش بشوید قطعا تا آخر عمر نسبت به هیچ مردی حس خوبی نخواهید داشت.
خیلی از مردها ویترین خوبی دارند اما وقتی وارد خود بی نقابشان می‌شوی جا میخوری!!
حالا خواه آن مرد همکارت باشد یا همکلاسیت یا حتی پدرت!فرقی ندارد.پس سعی نکنید بخواهید امتحانشان کنید یا یکیشان را بیش از حد پاک و منزه بپندارید چون روزی می‌رسد که کل تصوراتتان به هم می‌ریزد و اسطوره‌تان جلوی چشمتان عروسکی پوشالی بیش به نظر نمی‌آید.

2.یکی از دوستانم که هر نوع اعتقادی در این دنیا را به سخره می‌گیرد سفارش کرده از مکه مداد متبرک برایش بیاوردند که دوست پسرش با آن مداد برود سر آزمون دکترا.خیلی جلوی خودم را گرفتم که چیزی نگویم!!!یعنی هر چقدر هم که بخواهیم متجدد و لاییک به نظر برسیم باز هم خرافات و این حرکت‌ها دست از سرمان برنمی‌دارند.

3.گقت: فلسفه بخوان
گفتم:چرا؟
گفت:آرامش می‌دهد
گفتم:وقتی نبودی می‌خوانم.