خسته نوشت

سلاااااااااااااام

خب بهتره بنویسم.چون هیچ چیزی به غیر از این توی این وضعیت حالم رو بهتر نمی‌کنه.آقا اومدم بگم ناراضیم
از وضعیت الانمون ناراضیم.از شکل رابطه‌هامون.از سراغ پرسی‌هامون.از دمدستی شدنمون.شاید باورتون نشه اما چند روز پیش که دوباره اکانت فیسبوکم رو اکتیو کردم دیدم حتی دلم برای فیسبوک هم تنگ شده بود.دیدم حتی اون موقع هم وضعمون بهتر بود.بیشتر بهمون خوش می‌گذشت.
خب اون موقع هم مشکلاتی  داشتیم اما دیگه در این حد نبود.
از وایبر و تلگرام و اینستاگرام و ......دارم خسته و دل زده می‌شم.از این آدمایی که با هم گروه تشکیل میدن و هیچکدوم هم همدیگه رو نمی‌شناسن.
قدیما ما اعضای فامیل گرامی رو شاید ماهی یک بار می‌دیدیم و می‌نشستیم به صحبت و .........اما الان این‌قدر با هم در ارتباطیم که دیگه از بس چیز درست و حسابی  برای به اشتراک گذاشتن پیدا نمی‌کتیم شروع می‌کنیم به گیر دادن به همدیگه!!!
نمی‌تونم از فایده‌هاش هم چشم بپوشم اما واقعا دیگه از این نوع ارتباط زده شدم.از این حد سطحی شدن،که هر کسی به خودش اجازه میده در مورد هر پدیده یا مطلب علمی اظهار نظر کنه.هممون داریم به سمت سطحی فکر کردن و نظر دادن پیش می‌ریم اما سرمون رو کردیم توی برف و وضعیت خودمون رو درک نمی‌کنیم..........
ولی واقعا نمی‌دونم با این حجم گلایه چی‌کار کنم.اینایی که این‌جا نوشتم شاید 40درصدش بود!:(((
دلم می‌خواست میتونسم یه راه حل حداقل برای خودم پیدا کنم،اما دریغ از یه ایده.....
+این عکس تقدیم شما،که بعد از این بحث بی‌فایده روحتون تازه بشه:)))

  • ۲ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • یک پری
    • سه شنبه ۹ تیر ۹۴

    شادی،رضایت یا موفقیت؟

    کاش بجای " موفق باشی" گفتن هایمان در آخر مکالمات روزمره میگفتیم: خوشحال باش،خوب باش،لذت ببر،خودت باش.برایم مهم نیست که موفق باشی یا نه.مهم این است که خوب باشی.حالت خوب باشد.از خودت راضی باشی.........
    حالم از این مکالمات بی سر و ته که آخرشان به موفق باشی می رسد بهم میخورد.................
  • ۳ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • یک پری
    • چهارشنبه ۳ تیر ۹۴

    فیلینگ ذوق مرگ

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • یک پری
    • شنبه ۳۰ خرداد ۹۴

    روش های خر کردن(شما گول زدن بخوانید!)دخترها

    از خوشی های دخترانه این است که بروی داخل مغازه ای و از فروشنده بخواهی سایز 38لباسی را برایت بیاورد و فروشنده با تعجب بگوید نه خانم اشتباه میکنید شما سایزتون 36 هست.

    بله اون فروشنده کارش رو خوب بلد بوده،با گفتن همین جمله شما رو تا قعر آسمون برده و اگر خودتون هم نخواهید ازش خرید میکنید:-D 

    +سرم خیلی شلوغه و تا بعد از امتحان ها پست نخواهم گذاشت.

  • ۲ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • یک پری
    • دوشنبه ۱۱ خرداد ۹۴

    در جستجوی مهارت

    بنده حدود دو سالی میشه که در سایتlinkedIn که فکر میکنم همه باهاش آشنایی داشته باشید،عضو شدم.همون طور که میدونید این سایت مرجع متخصصان در زمینه های مختلف هست و هر کس رزومه ی تحصیلی و شغلی و مهارت های خودش رو در معرض نمایش عموم قرار میده و افرادی که اون شخص رو میشناسند مهارت های اون فرد رو تایید میکنند.و به نوعی میتونیم این سایت رو شبکه ی اجتماعی مشاغل بنامیم.

    خب من از زمانی که در این سایت عضو شدم تا الان هیچ فعالیت خاصی نداشتم.تا چند روز پیش که به طور اتفاقی وارد اپلیکیشن این سایت که به صورت پیش فرض توی گوشی موبایلم قرار داشت،شدم.تصمیم گرفتم شروع کنم به ارتباط گرفتن با اساتید و افراد حرفه ای که در زمینه رشته ی خودم میشناختم.خب تا حالا متاسفانه فقط یکی از اساتید و چند نفری از افراد دیگه درخواستم رو قبول کردند.

    اما یک نکته ی دیگه ای که من رو نگران کرده این هست که من در واقع هیچ مهارتی رو نتونستم در خودم پیدا کنم و در سایت ذکر کنم.حسابی از خودم نا امید شدم و همین جرقه باعث شد که تصمیم بگیرم در تابستان پیش رو تعدادی مهارت بیاموزم.

    موضوع دیگه ای هم هست که چندماهی میشه ذهنم رو درگیر کرده که ترجیح میدم یک پست کامل رو بهش اختصاص بدم.و حتما طی چند روز آینده بهش میپردازم.

  • ۲ | ۰
  • نظرات [ ۲ ]
    • یک پری
    • شنبه ۲۶ ارديبهشت ۹۴

    سه‌شنبه‌ی خود را چگونه گذراندید؟!

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • یک پری
    • سه شنبه ۲۲ ارديبهشت ۹۴

    من گوشام درازه آیا؟؟

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • یک پری
    • جمعه ۴ ارديبهشت ۹۴

    ماه بالای سر تنهایی است

    ماه تازه توی آسمون بالا اومده بود.مادری با پسر بچه‌ی 5-6ساله‌اش داشتند در امتداد خیابون می‌رفتند.پسر بعد از دیدن ماه با ذوق به هوا پرید و گفت وای آقای ماه اومده!!

    بعد از مامانش پرسید:مامان ماه آقائه یا خانم؟!

    از کنارشون رد شدم  و جواب مادر رو نشنیدم.اما رفتم توی فکر این‌که یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های مادر که کسی معولا به ذهنش نمی‌رسه همین جواب دادن به سوال‌های این‌چنینی بچه‌هاست.

    مسئولیت سختیه.......

    +عنوان پست هیچ ربطی به خودش نداره،صرفا به دلیل علاقه به این شعر سهراب عنوان رو این گذاشتم:-) 

  • ۱ | ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • یک پری
    • چهارشنبه ۲ ارديبهشت ۹۴

    نقش زنان در جامعه=مجا.هدت=فرز.ندآو.ری

    1.توی آزادراه تهران-قم بنری نصب شده بود با این مضمون:
    فرز.ندآو.ری یکی از مه.م تر.ین م.جاهد.ت‌.های ز.نان است.
    میخواستم نظرم رو راجع به این جمله و کلا این نوع فرهنگ‌سازی ها(!!!!؟) بگم که با جستجو کردن در مورد این سخن پشیمون شدم.می‌ترسم چهار روز دیگه از او.ی.ن سردربیارم!!!!

    2.مدتی میشه که خواندن کتاب قدرت عادت رو شروع کردم و تا اینجا نظر مثبتی نسبت به این کتاب داشتم و منشاء خیلی از عملکردهایم که بر اساس عادت ها طرح ریزی شده بود برایم روشن شد.
    این کتاب را می‌توانید به رایگان از اینجا دانلود کنید.

  • ۵ | ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • یک پری
    • جمعه ۲۸ فروردين ۹۴

    اراجیف

    لاک زدنم تمام می شود.آرام به گوشه ای می خزم و بی حرکت منتظر می مانم تا ناخن هایم خشک شوند.چیزی یادم می افتد.تازگی نسبت به دخترهای چشم سبز حساس شده ام.آن دختر قد بلند هم کلاسی ام ،استاد درس علم مواد،حتی دوست صمیمی و قدیمی ام و....

    نسبت به همه شان احساس تنفر پیدا کرده ام...دوست دارم سر به تن هیچ کدامشان نباشد........

    الان هم یادم افتاد که در آن عکس لاک هایش همین رنگی بود....

    لاک ناخن های همان دختر چشم سبز...........

    پد را بر میدارم و به جان ناخن هایم می افتم..........

    +زیاد جدی نگیرید....:-/ 

  • ۲ | ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • یک پری
    • چهارشنبه ۱۹ فروردين ۹۴
    gahneveshtha@yahoo.com
    آرشیو مطالب