«لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام ، مستم
باز می لرزد ، دلم ، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های، نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ
های، نپریشی صفای زلفکم را، دست
و آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده مست
لحظه ی دیدار نزدیک است...

مهدی اخوان ثالث»

کاش دلتنگی را هم جزء بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دسته‌بندی می‌کردند آن‌وقت راحت‌تر میتوانستی به بقیه بفهمانی که چرا حالت خوب نیست.وقت‌هایی که دلت بهانه می‌گرفت و هیچ راهی هم برای رفع دلتنگی نداشتی ،می‌خوابیدی روی تختت و به بقیه می‌گفتی دلتنگی گرفتم.(مثل وقت‌هایی که می‌گویی سرماخوردگی گرفتم یا دل‌درد گرفتم)بعد آن ها هم می‌رفتند و داروی موردنظر را حتی اگر آن سر دنیا هم بود برایت می‌آوردند...

راستی ازقرص بدم می‌آید. لطفا برایم شربتش را بیاورید.

+گوش کنید